
🔶 تن و تنهایی
من همیشه فکر میکنم چگونه میشود آدمها همدیگر را به راحتی “تنها” می گذارند؟ آخر مگر آدمها فقط مجموعه ای از “تن” ها هستند؟ مگر این آدمها فقط با “تن” شان با تو رابطه کردهاند؟ مگر مقدار و اهمیت رابطهها در “تن” ها نهفته است؟
من گاهی، البته فقط گاهی، فکر میکنم ما حتی قدر و منزلت رابطه “تن” ها را نفهمیدهایم که اینچنین به راحتیِ آب خوردن، همدیگر را تنها میگذاریم و میرویم پی کارمان! حالا کدام کاری مهمتر از پرداختن به آدمهاست که می رویم دنبالش؟ من نمیدانم…!
من فکر میکنم ما حتی معنای حقیقی تنهایی را هم فقط در فاصله گرفتن از تن ها یافته ایم، اما این معنای درستی نمیتواند باشد؛ زیرا گاهی در فاصله از “تن” ها اصلا تنها نیستی!
میدانی چرا؟ چون برخی تنها هرگز از یادت نمیروند و تا ابد، تا وقتی داری خودت را ترک میکنی، با تو همراهند و من حتی معتقدم آنها با تو به هر کجا که بروی میآیند. اصلا گاهی فکر میکنم بعضی “تن” ها هرگز تنِ تو را ترک نکردهاند و تو هر لحظه گویی در آنِ واحد دو نفر را در خود حمل میکنی، یکی خودت و یکی همان آدمها را.
پس تنهایی را، من ترکِ “تن” ها نمیدانم ، چون اساسا معتقدم برخی “تن” ها را نمیتوانی ترک کنی و برخی تن ها هرگز تو را ترک نمیکنند! من آدمهایی را دیده ام که بدون هیچ لمسی، “تنِ” تو را به معراجِ حقیقی عشق برده اند.
من آدمهایی را دیدهام که نگاهشان برای همآغوشی با تو کافی بوده است، آنچنان که بعد از آن دیدارها هرگز “تنِ” تو به گناه آلوده نشده است.
من آدمهایی را دیدهام که ترکشان مصادف با ترکِ خودت از خودت بوده و آنجا اصلا دیگر مصافِ “تن” ها معنایی نداشته، آنجا روحها فارغ از “تن” ها ، تنهایی را تجربه کردهاند.
من فکر میکنم چگونه است آدمها همدیگر را گاهی فقط “تن” میپندارند و همدیگر را تنها میگذارند؟
من باز به این فکر میکنم اگر تنهایی، تنها در ترک “تن” ها معنا مییابد، پس چرا وقتی بعضی آدمها را در آغوش میکشی هیچ وقت طعمشان را یادت نمی رود؟ گویی تا همیشه در آغوششان جای میگیری.
من چندی است معتقد شدهام که از “تن” ها هم به راحتی عبور نکنم. چرا که آدمها در “تن” هایشان هم عوالم مهمی دارند. گاهی، البته فقط گاهی، “تنِ” کوچکِ آدمها در خود روحی بس غنی و عمیق نهفته دارد و لازم است بفهمی آن “تن” تنها قالبی است برای محافظت روح آدمها.
من چندی است دیگر آدمها را “تنِ” تنها نمیدانم و شاید به خاطر همین است که دیگر به راحتی آدمها را تنها نمیگذارم.
✍ محمود پیرحیاتی
خوانش :زینب جوادی